به گزارش عطنا و به نقل از سیناپرس، هادی خانیکی در سال ۱۳۳۰ در شهر گناباد استان خراسان به دنیا آمد. وی در سال 1348 مدرک دیپلم خود را گرفت و همان سال در رشته ریاضی مقطع کارشناسی در دانشگاه شیراز قبول شد اما ناتمام رها کرد. وی همچنین در رشته عمران ملی و راه و ساختمان قبول شد، اما باز هم این رشته را ناتمام رها کرد. سرانجام در سال 1364 مدرک کاشناسی خود را در رشته جامعهشناسی از دانشگاه شهید بهشتی تهران دریافت و بعد از ده سال وقفه سرانجام در سال 1374 موفق شد در رشته علوم ارتباطات مقطع کارشناسی ارشد را در دانشگاه علامه طباطبایی به پایان برساند و در سال 1381 از همان دانشگاه مدرک دکترای خود در رشته ارتباطات را اخذ کند. هادی خانیکی در دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی، مشاور رییس جمهور در امور رسانه و مطبوعات و سپس مشاور رییس جمهور در امور فرهنگی بود. او سردبیر نشریات مختلف از جمله آیین و همچنین آیین گفت و گو بوده و کارشناس رسانه و ازاستادان سرشناس در رشتهٔ ارتباطات است. گفتگویی با این کارشناس ارتباطات و استاد علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی تهران انجام دادیم:
* چه عاملی باعث شد که رشته ارتباطات را انتخاب کردید؟
زمینه اصلی اینکه به رشته ارتباطات رو آوردم به نوعی احساس نیازی بود که در رابطه با خلاء هایی که وجود داشت می کردم و آن نزدیک کردن دو حوزه تجارب با موضوعات تئوریک و نظری بود. دغدغه اصلی که از سالها پیش تا کنون هنوز در من وجود دارد این است که در این رشته باید بین حوزه تجربه هایی که هر فرد در ساحت های مختلف کسب کرده با حوزه های دانشگاهی و نظری پیوندهایی به وجود بیاید. در واقع رشته ارتباطات باید بتواند مساله را در فضای ارتباطی جامعه پیدا کرده و پاسخش را از هم پیوندی بین جامعه و دانشگاه بیابد.
هدف من در ابتدا (در یکی از مقاطع تحصیلی در دانشگاه شیراز) رسیدن به علمی بود که به یک حوزه میان رشته ای به طور مشترک از زمینه های علوم اجتماعی، برنامه ریزی و مهندسی بپردازد. هنگامی که به این نتیجه رسیدم در سال 1349 به دلیل بازداشت های سیاسی و مشکلاتی که برایم پیش آمد از تحصیل بازماندم. بعد از انقلاب اسلامی نیز طبق تصمیم شورای انقلاب این رشته منحل شد و نتوانستم به علاقه ام بپردازم. ضمن اینکه، در کنار رشته هایی مانند ریاضی و مهندسی عمران که در دانشگاه تحصیل کرده بودم، این رشته نوپا را به علاقه ام نزدیک تر می دانستم. بعد از انقلاب فرهنگی، رشته مورد علاقه ام به رشته های دیگری از جمله علوم اجتماعی تبدیل شد و نهایتا در دانشگاه شهیدبهشتی در این رشته ادامه تحصیل داده و کمابیش به تجربیاتم در دوران قبل و بعد از انقلاب نزدیک شدم.
از سوی دیگر، به دلیل اینکه وارد حوزه های روزنامه نگاری شده بودم، به عنوان یک روزنامه نگار و کسی که در شورای سیاستگذاری روزنامه کیهان دهه 60 عضو بودم (رشته علوم ارتباطات مجددا در دانشگاه علامه طباطبایی راه اندازی شد) مشغول تحصیل در این رشته در مقطع کارشناسی ارشد شدم. چراکه، همانطور که گفتم رشته علوم ارتباطات با علایق و تجربیاتم همخوانی داشت و در زمینه هایی که فکر می کردم در رابطه با آنها خلاء وجود دارد، از جمله پرداختن به رسانه، می توانست کمکم کند. از این رو، سعی کردم در راه اندازی و گسترش این رشته که علاوه بر روزنامه نگاری، گرایش روابط عمومی و مطالعات ارتباطی هم به آن اضافه شد کوشش کردم.
* اگر به گذشته بازگردید بازهم همین مسیر را طی می کنید؟
با توجه به شرح حالی که گفتم قطعا پاسخ من بله است.
* در حال حاضر جایگاه این علم و رشته را در کشور چگونه ارزیابی می کنید؟
به نظر من با همه کاستی هایی که در پرداختن به این رشته در حوزه آسیب شناسی و اجرایی در کشور وجود دارد اما، امروز می توانیم بگوییم در یکی از فرازهای این رشته قرار داریم. به هرحال دانشکده ارتباطات در دانشگاه علامه طباطبایی مجددا به صورت مستقل و در مکان مستقل راه اندازی شده و در دولت جدید در دانشگاه علامه طباطبایی خوشبختانه گام های بلندی در رابطه با این رشته دانشگاهی برداشته شد. در دانشگاه های دیگر هم از جمله دانشگاه امام صادق (ع)، دانشگاه تهران و حتی دانشگاه آزاد اسلامی کارهای مثبتی در رابطه با این رشته انجام و در دوره تحصیلات تکمیلی هم گام های خوبی در دانشگاه های کشور برداشته شده و مطالعات جدیدتری به این رشته اضافه شده است.
* با توجه به اینکه جایگاه خوبی برای رشته تحصیلی مورد علاقه تان قائل شدید، مشکلات پیش روی متخصصان و دانش آموختگان این رشته را در کشور چگونه ارزیابی می کنید؟
همانگونه که در زمینه های مختلف علمی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بارها متذکر شدم، مهمترین مانع در کشور، در تمامی حوزه های یاد شده را ناتوانی و ضعف در مدیریت می دانم. رشته علوم ارتباطات هم از این قاعده مستثنی نیست و فضاهای علمی و رسانه ای را هم از این امر مبرا نمی دانم. بنابراین، معتقدم باید با اراده ای جدی به شکاف ها و چالش هایی که در حوزه حرفه ای روزنامه نگاری و روابط عمومی و دیگر حوزه های رسانه ای با آن مواجه هستیم، بپردازیم و در اینجاست که ضرورت پرداختن به آموزش در تحصیلات تکمیلی مشخص می شود.
توجه به پیشرفت های کشورهای مطرح در این حوزه و انطباق تجربیات آنها با رهیافت های بومی و ملی ایران از اقدامات مهمی است که باید انجام گیرد تا به وجوه عملی این رشته دست پیدا کنیم. به بیان دیگر، فاصله بین حوزه اشتغال و تجربه از یک سو و آموزش و پژوهش از سوی دیگر باید کاسته شود. باید متوجه باشیم که هم تحرک در دانشگاه و هم ارتباط بین دانشگاه و مراکز تحقیقاتی و علمی چه در ساختار دولت و چه در بخش خصوصی اهمیت بسیاری دارد. به همین دلیل همه نهادهای مربوطه و انجمن های علمی و حرفه ای در این حوزه باید با هم ارتباط نزدیک داشته و گروه های ارتباطی در دانشگاه های مختلف به یک همگرایی برسند. همانطور که بارها اشاره کردم مشکل رشته ارتباطات در ایران، عدم ارتباط بین اساتید، محققان، دانشجویان و اصحاب رسانه در سطوح مختلف است.
* رشته علوم ارتباطات در ایران چقدر با کشورهای پیشرفته و صاحب نام دنیا در این حوزه فاصله دارد؟
اندازه گیری فاصله به صورت غیرعلمی ممکن نیست اما می توانم بگویم در زمینه های نظری و پژوهشی در این حوزه در کشور تحرک خوبی وجود دارد و حتی می توان گفت گاهی در برخی موارد حرف تازه ای هم برای گفتن داریم. به ویژه اینکه دانشجویان ما کارهای جدی در قالب رساله در دوران تحصیلات تکمیلی انجام داده اند. از نظر حرفه ای هم در حوزه رسانه ای شدن بخش های مختلف زندگی اجتماعی از جمله رسانه ای شدن سیاست، فرهنگ، اقتصاد و... هم پیشرفت خوبی داشته ایم. علاوه بر این، در حوزه ورود به رسانه های نوین که بهترین مصداق آن کاربرد شبکه های اجتماعی در کشورمان است هم تحرک اجتماعی بالایی وجود دارد.
اما در زمینه زیرساخت ها و تسهیلات ارتباطی و فنی با کشورهای صاحب نام فاصله زیادی داریم و این موضوع برمی گردد به نگرشی که به ارتباطات و رسانه ها در کشورمان وجود دارد که متاسفانه گمان می رود که رسانه و فعالیت آن آثار تخریبی در جامعه برجای می گذارد. از این رو، باید به توانمند کردن جامعه هم از نظر سخت افزاری و فراهم کردن زیرساخت و امکان دسترسی و هم از نظر قوانین و مقررات توجه شود.
* چه توصیه ای به کسانی که می خواهند این رشته و تخصص را انتخاب کنند، دارید؟
کسانی که به این رشته تحصیلی علاقه دارند قطعا ورودشان به این رشته را جدی بگیرند اما در نظر داشته باشند که تحصیل و فعالیت در این رشته سر پر شور و دل پر صبری می خواهد. به پیرامون خود خیلی فعال نگاه کنند و مساله و دغدغه داشته باشند. پروژه تحصیل و مهارت آموزی خود در دانشگاه را جدی بگیرند اما اکتفا به دانشگاه نکنند و بکوشند بین دانشگاه و جامعه و حوزه های تخصصی علم ارتباطات، پیوند برقرار کنند.